گذری بر هیات های عزاداری کازرون(نظری در مورد مطلب از مذهب علیه مذهب)

ساخت وبلاگ

بسمه تعالی

دست نوشته ای از سردار دلاور دوران دفاع مقدس دکتر حاج کاظم پدیدار

در خصوص مطلب "از مذهب علیه مذهب" به چند نکته اشاره می کنم؛ هر چند که نمی دانم آیا صلاح در گفتن هست یا نیست؟

بنده و امثال بنده خوشبختانه و یا بدبختانه کمی از دوران رژیم منحوس پهلوی را درک کردیم. مسئله عزاداری سرور و سالار شهیدان به گذشته های دور برمی گردد که فعلاً قصد ورود به آن را ندارم. در برهه ای از نظام ستم شاهی عزاداری سرور و سالار شهیدان، در قالب هیات که نه، بلکه محله و محلات موجود در کازرون برگزار می شد.

آن چه که ظاهراً در برپایی عزاداری ها مطرح بود عمدتاً به ضرر منافع اعلیحضرت! و حکومت نبود و اکثراً جوانان که قشر عمده و فعال عزاداران بودند نه به سبب به پا داشتن هدف و قیام امام حسین(ع) بلکه بیشتر به سبب رقابت با محله های دیگر، تنور عزاداری را گرم نگه می داشتند.


بسمه تعالی

در خصوص مطلب "از مذهب علیه مذهب" به چند نکته اشاره می کنم؛ هر چند که نمی دانم آیا صلاح در گفتن هست یا نیست؟

بنده و امثال بنده خوشبختانه و یا بدبختانه کمی از دوران رژیم منحوس پهلوی را درک کردیم. مسئله عزاداری سرور و سالار شهیدان به گذشته های دور برمی گردد که فعلاً قصد ورود به آن را ندارم. در برهه ای از نظام ستم شاهی عزاداری سرور و سالار شهیدان، در قالب هیات که نه، بلکه محله و محلات موجود در کازرون برگزار می شد.

آن چه که ظاهراً در برپایی عزاداری ها مطرح بود عمدتاً به ضرر منافع اعلیحضرت! و حکومت نبود و اکثراً جوانان که قشر عمده و فعال عزاداران بودند نه به سبب به پا داشتن هدف و قیام امام حسین(ع) بلکه بیشتر به سبب رقابت با محله های دیگر، تنور عزاداری را گرم نگه می داشتند.

چند سالی مانده به انقلاب و با ظهور تفکر امام در ایران اسلامی، شعر و شعور حسینی وارد ادبیات عزاداری شد و مداحانی چون برادر حاج علی اسدزاده با اجرای شعارها و عزاداری های انقلابی ، موج جدیدی از حماسه را در عزاداری های پدید آوردند. در این موج جدید از آن جوانان و فعالان عرصه عزاداری که بیشتر به دنبال رقابت در عزادری های بودند خبری نبود. عزاداری ها علاوه بر رنگ و بوی حسینی، رنگ و بوی انقلابی نیز به خود گرفت و دشمن را که تاب مقابله و مقاومت با این پدیده را نداشت، به زانو در آورد.

هدف مداحان و عزاداران که به بار نشستن قیام امام حسین بود، تحقق یافت. چند سالی پس از انقلاب عزاداری ها همچنان در تب و تاب انقلاب و حماسه حسینی شور و حال خاص خود را داشت.

جنگ تحمیلی و شهدای والامقام آن شور حسینی را در عزای آن دو چندان می کرد. رفته رفته و با کمرنگ شدن نقش انقلابیون و حماسه سازان انقلاب به دلایلی چون ورود به دفاع مقدس، شهادت و ... جا برای جوانان قبل از انقلاب و جوان ترهای فعلی که نقشی در انقلاب و دفاع مقدس نداشتند باز شد. جمعیت اینان روز به روز فزونی می یافت، تا جایی که یادم هست، در شب های عزاداری وقتی آقای اسدزاده و امثال ایشان در شب های محرم نوحه سر می دادند، جماعت سینه زن همکاری نمی کردند و همان زمان و در همان لحظه با مداح دیگری که مورد نظرشان بود به شدت همکاری می کردند و سینه چاک ایشان شدند. کار بدین جا ختم نشد و تا جایی پیش رفت که دوست داشتند در توانایی به مخالفت با انقلاب و انقلابیون نیز بپردازند.

چند سالی بدین منوال گذشت. سال به سال جنبه نمایشی و رقابتی در عزاداری ها بیشتر و بیشتر می شد و کاری هم از دست کسی برنمی آمد که چطور و چگونه می توان به این عزاداران، اصل و حقیقت رسالت واقعه عاشورا و حماسه حسینی را فهماند. پس از رحلت بنیان گذار جمهوری اسلامی، مقام معظم رهبری طی چندین نوبت اشاراتی به تهاجم فرهنگی، بصیرت عاشورایی و ... داشتند.

از سال 70 به بعد بنده در شیراز با جماعت هیات ثارالله که وابسته به سپاه و مراکز موجهی بود همراه شدم. حال و هوای عزاداری در این هیات تداعی بخش عزاداری سال های 56 و 57 کازرون بود که حماسی و حسینی بود و خلاصه بگویم رنگ و بوی خدایی داشت.

از سال 79 وارد تهران شدم. در سال های مختلف و در هیات های مختلف، محرم ها را سپری کردم. آن چه که دستگیرم شد این بود که:

عزاداری در تهران رنگ و بوی سیاسی نداشت. هیات ها سرگرم کار خودشان بودند. تا این که جرقه ای حاصل شد و تمثال هایی به نام حضرت عباس و... به یکباره فضای کلی شهر را فراگرفت. شعارهای عهد قدیم خودنمایی کرد. طبل ها و سنج ها به جای عزاداران سینه می زدند.

در همین حال مداحان به نام و مشهور شهر در تکیه های خود جوانان پرشور و انقلابی را به دور خود جمع می کردند و به عزاداری می پرداختند. با وضع قوانین از جانب قانون گذاران ورود شدّه و عکس به خیابان ها ممنوع شد.

سال گذشته و در فرصتی مناسب، آنان که تا به حال خود را در جرگه عزاداران حسینی ندیده بودند به یکباره عزاداران حسین شدند و در خیابان های شهر تهران فریاد واحسینا سر دادند. وقتی دیدند کسی با آن ها کاری ندارد به تکیه ها حمله کردند و عکس امام و مقام معظم رهبری را پاره کردند. تا ثابت نمایند که مقصود تویی، عزاداری بهانه است. متاسفانه باید بگویم که سال گذشته که سال پراضطرابی بود وقتی به سخنران هیات خودمان می گفتن پیرامون نقش نفاق و فتنه در کشور صحبت کنید، صحبت نمی کردند و ملاحظه کاری پیشه می ساختند. شاید هم می ترسیدند که تعدادی از عزاداران حاضر در جلسه مثلاً مخالف دولت باشند و به مذاقشان خوش نیاید. امسال که اوضاع مناسب است و خبری از حضور نفاق و فتنه نیست همان سخنران شجاع شده و ....

درد دل یکی و دوتا نیست که بتوان آن را بر صفحه کاغذ آورد. نمی دانم از درد جوانانی باید نالید که شب تا صبح مثلاً عزاداری می کنند و صبح دریغ از یک رکعت نماز...

نمیدانم از درد مسئولین هیات ها باید نالید که می گیوند فعلاً با آمریکا و اسرائیل کاری نداریم و فقط به دنبال عزاداری برای امام حسین هستیم. آخر مگر امام حسین برای این شهید شد که ما بیاییم و فقط در غم فراق او به سرو سینه خودمان بزنیم. چرا نمی اندیشیم که هدف امام حسین از برپایی نهضت چه بود و در راه چه هدفی جان مبارک خویش را فدا کرد.

متاسفانه ما در خیلی جاها فقط تماشاگریم. می نشینیم و می بینیم و صدای مان در نمی آید؛ که مثلاً مداحان ما با شعارهای دویست سال پیش به دنبال ارائه چه هدفی هستند. از ابزار این شعارها در عزای امام حسین چه منفعتی نصیب مردم و جامعه می شود.

جای شکرش باقی است که در تهران و در بعضی محافل مجالس عزای امام حسین به نحو شایسته و مطلوبی برپا می شود. قرائت قرآن، سخنرانی در وصف زمینه های اجتماعی قیام امام حسین و نوحه سرایی به سبک و سیاق عزاداری همراه با دعا برای فرج آقا امام زمان، پیروزی نهایی اسلام بر کفر و... ما را امیدوار می کند که بالاخره که این گونه عزاداری ها یک خروجی مطلوبی حاصل می گردد.

من امیدوارم که مردم ما، هیات های ما و مسئولین ما در کازرون به عاقبت کار عزاداریها در شهرستان کازرون بیشتر بیاندیشند.

آیا خروجی این عزاداری ها منجر به حسینی شدن ما، خانواده ما، جوانان ما و عزیزان ما می شود یا نه.

امسال هم می گذرد و تا سال دیگر خدا کریم است.

آیا نقش نماز که امام حسین جان تعدادی از بهترین عزیزانش را فدای اقامه آن کرد در محرم امسال ما بازگو شد؟ آیا به اهمیت امر به معروف و نهی از منکر در جامعه پرداخته شدو صدا آیای دیگر.

من معتقدم که با برنامه ریزی و ظرافت در انجام امور می توان همانگونه که محرم سال های 56 و 57 امید حسینی بودن و حسینی ماندن را در دل جوانان ما به یادگار گذاشت، به همان دقت محرم سال های آینده را با امید به حسینی بودن و حسینی ماندن برگزار کرد و کاری کرد که لااقل فردای قیامت شرمنده حسین و حسینیان زمان مان(شهدا) نباشیم.

انشاءالله

دکتر حاج کاظم پدیدار

انجمنی...
ما را در سایت انجمنی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمدمهدی اسدزاده asadzade بازدید : 347 تاريخ : چهارشنبه 24 آذر 1389 ساعت: 21:14

خبرنامه