گذری بر تاریخ معاصر کازرون-8

ساخت وبلاگ
 

قسمت ششم از نهضت ملی

مصاحبه با مهندس رجبعلی طاهری

مصاحبه کننده: محمد مهدی اسدزاده

 

انتشار: هفته نامه شهرسبز- سایت خبری تحلیلی کازرون نما- سایت خبری تحلیلی نگاه فارس- سایت ابا شهید(مرحوم دکتر محمدحسن طاهری) -


 

از آن جا که دشمنی دشمنان تمامی نداشت، هر روز فتنهای را علیه دولت ملی مصدق برنامهریزی میکردند. از سویی دیگر در داخل نیز اختلاف سلایق سیاسیون ملی و مذهبی به اختلافات بزرگی مبدل میشد. اما باید گفت با همه این اوصاف در شهرهای کوچک و دور از مرکز این اختلافات آنچنان ظهور و بروز پیدا ننموده بود و میتوان گفت که صفوف ملت همچنان یکپارچه بود. ولی...

توطئههای دشمنان خارجی و کید و نفاق داخلی و به خصوص دربار و حزب توده کار را روزبروز برای دولت مشکل میکرد. انحلال مجلس نیز که به زعم مصدق از کرکریهای مخالفین بایستی کم میکرد نه تنها کم نکرد که باعث شد تا حامیان دولت یکی از   جایگاههای مهم خود را از دست بدهند. هرچند که مجلس عموماً از مخالفین مصدق بود. این شد که اندکی پس از انحلال مجلس در25 مرداد اولین کودتا علیه مصدق شکل گرفت که با حرکت به موقع دولت خنثی شد و عوامل آن نیز به زندان افتادند. مردم نیز با اطلاع از این کودتا تمام قامت در حمایت مصدق به  خیابانها آمدند. اما ریشه هنوز نخشکیده بود و کودتای دیگری در 28 مرداد صورت داد و با محاصره خانه مصدق و فرار او، قتل مصدق که قرار بود به نام نیروهای به اصطلاح مردمی یا همان اوباش تمام شود ناکام ماند. چندی بعد البته مصدق خویش را معرفی کرد.

در پی دستگیری مصدق و سران نهضت ملی در تهران، با فاصله زمانی اندکی، در شهرهای دیگر نیز این دستگیریها شروع شد. در کازرون هم عدهای دستگیر و عدهای هم فراری شدند.

با این اوضاع اکثر احزاب فعالیتهای خود را به صورت زیرزمینی درآوردند. ما در حزب مردم ایران و دوستانمان در حزب ایران علیرغم زیرزمینی شدن فعالیتهایمان، تشکیلات خویش را حفظ کرده و فعالیتهای جدیدی را آغاز کردیم. عمده فعالیتهای ما پخش نشریات»راه مصدق«،»دیدگاه مصدق«و »مکتب مصدق«بود که به صورت مخفی توزیع میکردیم.

حزب توده هم در پی برخورد محکم رژیم و لو رفتن سران آن، اکثریت اعضای بلندپایه آن یا فراری شدند یا به زندان افتادند.

در کازرون هم تعدادی از اعضای حزب مردم ایران و حزب ایران دستگیر شدند و عدهای نیز مدتی به زندگی مخفیانه روی آوردند. باید گفت که از اعضای حزب توده کازرون نیز تعدادی دستگیر شدند. بعضی از آنها را ما میشناختیم ولی بعضی دیگر از افسران نظامی بودند که در پادگانهای کازرون به سر     میبردند و نمیشناختیم زیرا عمده      فعالیتهایشان زیرزمینی و مخفیانه بود.

اعضای حزب توده عمدتاً در ابتدا به زندانهای سنگین و طویلالمدت محکوم میشدند و این امر باعث میشد تا بسیاری از آنان به امضای توبهنامه دست بزنند و محکومیت آنان کم شده در نتیجه پس از مدت کمی از زندان آزاد   میشدند. مثل آقای ”محمدجواد.ر“ از اعضای جوان آن موقع حزب توده کازرون یا آقای ”د“ مسئول حزب توده در کازرون.

در مهر سال 32وارد دبیرستان شاپور(شهید بستانپور فعلی) شدم و از همان ابتدای سال، تراکتهایی را به شکل دستنویس و روی تکههای کاغذی که خودمان میبردیم،     مینوشتیم با عناوینی چون»مرگ بر زاهدی، مصدق پیروز است و...«و در سطح مدسه و شهر پخش میکردیم. این کار بر عهده من و آقای عیالی بود که با هم همکلاسی بودیم. حدود دی ماه بود که لو رفته و بازداشت شدیم.

ما را به ستاد ارتش بردند. آن موقع در کازرون تیپ16ارتش حضور داشت. ستاد، یک ساختمانی بود جنب گاراژ کازرونی، توی خیابان اصلی کازرون. دو سه روزی در ستاد بازداشت بودیم. علت لو رفتن ما هم مطابقت تراکتها با ورقههای امتحانی و همچنین سابقه فعالیتمان، بود. چون در مدرسه اینها توزیع میشد حدس زده بودند که باید کار دانشآموز باشد.

چون در بازجوییها وقتی ما منکر قضیه شدیم برگههای امتحانی و تراکتها را به عنوان سند جرم به ما نشان دادند.

اندکی بعد به دلیل دوندگیهای پدرم، نرسیدن به سن قانونی، و عدم اعتراف، مجبور به آزاد کردن ما شدند. در مدت بازداشت من و عیالی از هم جدا بودیم.

 

انجمنی...
ما را در سایت انجمنی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمدمهدی اسدزاده asadzade بازدید : 301 تاريخ : چهارشنبه 9 تير 1389 ساعت: 12:59

خبرنامه