گذری بر تاریخ معاصر کازرون- 5

ساخت وبلاگ
مهندس رجبعلی طاهری 

قسمت سوم از نهضت ملی در کازرون

مصاحبه با مهندس رجبعلی طاهری

 

انتشار: هفته نامه شهرسبز اردیبهشت 89- سایت خبری تحلیلی نگاه فارس - سایت خبری تحلیلی کازرون نما -


 

از همان بدو تاسیس حزب ایران نشریه ملت از سوی این حزب منتشر میشد، که از همان آغازین روزهای تاسیس حزب ایران در کازرون نیز توزیع شد.

ارگان حزب مردم ایران هم هفتهنامهای به نام مردم ایران بود که این نشریه نیز با تاسیس حزب مردم ایران در کازرون، در سطح شهر پخش میشد.

علاوه بر این دو حزب، حزب توده هم که توسط... در کازرون تاسیس شده بود از حدود سالهای 28-29 فعالانه در عرصه سیاسی کازرون کار میکرد. اینها نیز برای خود نشریهای داشتند که به صورت داخلی و محرمانه بود.

از صبح 30 تیر سال 1330 علاوه بر این که مردم در میدان خیرات تجمع کرده بودند، عدهای نیز در ساختمان پست و تلگراف کازرون، که فاصلهی چندانی هم با میدان خیرات نداشت متحصن بودند. این افراد از همان ساعات اولیه روز که تجمع مردم کازرون شروع شد، دست به کار شده و اخبار حضور مردم غیور کازرون در حمایت از نهضت ملی و شخص دکتر مصدق به نقاط دیگر کشور به خصوص شیراز و تهران مخابره مینمودند. از طرف دیگر نیز لازم به ذکر است که اخبار شهرهای دیگر کشور نیز به کازرون مخابره میشد و توسط این عده به سمع مردم میرسید. به این صورت که عدهای اخبار واصله به پست و تلگراف کازرون را از تلگرافخانه دریافت کرده و به سخنرانان و گردانندگان مراسم تجمع میدادند تا در جمع مردم متحصن خوانده شود. همین افراد اخبار جدید را میگرفتند و به تلگرافخانه میبردند تا به نقاط دیگر کشور مخابره گردد.

حدود بعدازظهر بود که خبر برگشت مصدق به نخستوزیری به کازرون رسید و این خبر به سرعت به میدان خیرات و مردم تجمعکننده رسید. رسیدن این خبر موجی از شادی و نشاط را به میان مردم آورد.

باید گفت این مقاومت مردمی، در حالی صورت میگرفت که در طی چهار ماه نخستوزیری دکتر مصدق، گروهها و احزاب مخالف بسیار فعالانه و حتی بیشتر از طرفداران مصدق فعالیت میکردند و با توجه به در دست داشتن اکثریت مطبوعات کشور، جو بسیار مسومی را علیه مصدق درست کرده بودند.

حزب توده از جمله احزاب بسیار شناخته شدهای بود که شمشیر را از رو بسته بود و سعی داشت تا دولت را به هر نحو ممکن تخریب نماید.

در استان فارس و به خصوص در شیراز حزب برادران خصومتی شدید با دولت ملی مصدق داشت. این خصومت در حزب برادران چهرهای مذهبی هم به خود گرفته بود. چرا که این حزب توسط شخصیتی روحانی به نام آیتا... سیدالهاشمی راهاندازی و ادراه میشد. که از مجتهدین به نام شیراز و استان فارس بود و محبوبیتی نیز در بین عامه مردم داشت.

این حزب درست است که در کازرون پاتوقی نداشت و ظاهراً وجود رسمی نداشت اما نباید طرفدارها و سپاتهای غیررسمی آن را فراموش کرد، که این افراد خط و خطوط حزب برادران را در کازرون دنبال مینمودند.

در کل میتوان گفت در استان فارس و به تبع آن کازرون دو جریان عمده از همان سال 29 و به خصوص در طول این چهار ماه علیه مصدق کار میکردند، یکی حزب توده بود و دیگری حزب برادران. این دو بیشترین حملات و توهین و لودگیها را علیه مصدق و دولت ملی و طرفداران و مبارزان حتی آیتا.. کاشانی و فداییان اسلام صورت میدادند.

از طرفی ما و دوستانمان در حزب مردم و ایران نیز در حمایت از مصدق و جریان مبارزات ملی ایران هر چه از دستمان برمیآمد انجام میدادیم.

مثلاً از جمله کارهایی که در این ایام کردیم چاپ و انتشار و توزیع اتیکت و بروشور و تراکت و ... بود.

علاوه بر ما که حامیان مصدق و دولت بودیم و در سطح شهر خودمان فعالیت داشتیم، رادیو هم در دست دولت بود و شاید این تنها رسانهای بود که مصدق میتوانست بی هیچ ترس و هراس و سانسوری در آن به تبیین مواضع خود برای مردم سراسر ایران بپردازد.

غیر از رادیو و چند نشریه که آنها نیز صددرصد در اختیار نهضت نبودند و بسیار میشد دید که آنها هم علیه مصدق کار میکنند، باید گفت بقیه رسانهها اعم از داخلی که آن روز بیشتر نشریات بودند و رسانهها خارجی از رادیو بی بی سی گرفته از بلوک غرب تا رادیو شوروی از بلوک شرق یعنی از شرق تا غرب عالم همه علیه مصدق و نهضت ملی مردم ایران بودند.

اینها نه تنها علیه مصدق فعالیت مینمودند که سعی در ایجاد تفرقه و شکاف بین رهبران نهضت و صفوف مستحکم مردم داشتند و در این را هر چیز را بر خود حلال کرده بودند.

شاه که فکر میکرد این همه فعالیت اجنبی و دشمنان و منافقان داخلی جواب داده است در یک اقدام نسنجیده حکم نخستوزیری مصدق را پس گرفته بود، اما حال به خوبی میتوانست ببیند که همه آن تبلیغات نه تنها به نفع او نشده که به ضررش نیز تمام شده است. چرا که با نخستوزیر کردن قوامالسلطنه موج خروشان مردم ایران را بر علیه خود به خیابانها کشانده بود.

در پی حکم جهاد آیتا... کاشانی و ورود او به صحنه سه روز مقاومت مردمی در سراسر کشور شروع شد و این امر بود که شاه عرصه را بر خود تنگ دید و مجبور شد تا بار دیگر حکم نخستوزیری مصدق را امضا کند. او مجبور بود از این به بعد به حکم مصدق سلطنت کند و نه حکومت.

در این چند روز به خوبی به یاد دارم که مردم کوچه و بازار کسب و کار را رها میکردند، مغازهها تعطیل بودند و مردم در میانه گود مبارزه بودند.

شاید کازرون از معدود شهرهایی بود که به این شکل همه جانبه وارد میدان گردید.

یکی از کارهایی که مردم کازرون در طی این چند روز انجام میدادند این بود که آدمکی را با کاه درست کرده بودند و لباسی چونان قوامالسلطنه بر تنش نمودند و سوار بر الاغش کرده و در شهر چرخاندند. و شعار میدادند: یا مرگ یا مصدق

 

انجمنی...
ما را در سایت انجمنی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمدمهدی اسدزاده asadzade بازدید : 334 تاريخ : سه شنبه 7 ارديبهشت 1389 ساعت: 12:42

خبرنامه