مدافع؛ حتی پس از شهادت

ساخت وبلاگ

وقتی وارد دبیرستان شد، در کنار سایر دوستانش چون شهید مهدی کوزهگری، به بصیرتزایی در میان همکلاسیهایش اقدام نمود. و مسئولیت انجمن اسلامی دانشآموزان دبیرستان شیخ ابواسحاق کازرونی را برعهده گرفت. اندکی بعد به عنوان یکی از اعضای شورای مرکزی اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشآموزان از سوی دوستانش انتخاب شد.


انتشار: هفته نامه شهرسبز شماره 230 مورخ25تیر92-


کودکی:

هنوز ده سالش نشده بود. خانه پدریاش به دلیل وجود برادرانی انقلابی، به یکی از مراکز انقلابیون تبدیل شده بود که بسیاری از حرکتهای انقلابی را از این خانه سرچشمه میگرفت. به همین دلیل از همین دوران، با مباحث سیاسی و انقلابی آشنا شد.

در روزهای انقلاب، از آن جا که اکثر انقلابیون به خصوص انقلابیون خانهشان تحت تعقیب بودند و زیر نظر، او به پیک انقلابیون تبدیل شد. چون کودک بود کسی به او شک نمیکرد. پس اعلامیهها و پیامها را از طریق او به سایر انقلابیون و مردم میرساندند. در همین شبها بود که ماموران او را دنبال کردند و او برای فرار از دست ماموران، شب تا صبح را زیر پلی به سر برد.

نوجوانی:

وقتی وارد دبیرستان شد، در کنار سایر دوستانش چون شهید مهدی کوزهگری، به بصیرتزایی در میان همکلاسیهایش اقدام نمود. و مسئولیت انجمن اسلامی دانشآموزان دبیرستان شیخ ابواسحاق کازرونی را برعهده گرفت. اندکی بعد به عنوان یکی از اعضای شورای مرکزی اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشآموزان از سوی دوستانش انتخاب شد.

در همین سالها بود که در مقابله با منافقین و گروهکها، در مدرسه و شهرستان فعال شد. در همین زمان بود که توانست برخی از هم مدرسهایهایش را که  فریب گروهکها را خورده بودند هدایت کند. از طرف دیگر نیز در خلع سلاح چند گروه مسلح دانشآموزی که قصد خرابکاری داشتند به کمک سایر بچههای انجمن اسلامی دانشآموزان موثر بودند.

اعزام به جبهه:

با شروع جنگ و اعزام برادرش حسین به جبهههای جنگ، او نیز دلش هوایی جبهه شد تا برای دفاع از کیان نظام برخیزد. از این رو توانست با سن کم، خانواده را راضی کند و راهی جبهه شود. در مدت حضور در جبهه، درس را فراموش نکرد و به همت مضاعفی در درس خواندن دست زد. چیزی که باعث شد درسهایش را با نمرات عالی قبول شود.

زمستان 61، در حالی که عملیات رو به پایان بود، متوجه شد دوست و همرزمش، شهید کریم صفری، در عملیات مفقود شده است. بعد از عملیات در حالی که خود زخمی بود، به دنبال کریم میگشت. هنوز در پی کریم بود که پسرخالهاش برای دیدن او آمد. وقت برگشت مجید بارونی، پسرخاله او در پی موشکباران عراق در همان منطقه جلو چشمانش به شهادت رسید.

پسرخالهاش را برای تشیع به بوشهر برد. و سپس به کازرون آمد تا در مراسم ختم کریم شرکت کند. و این آخرین باری بود که محسن به خانه آمد.

پس از این بود که محسن، بار سفر بربست و به فکه رفت و دیگر به خانه برنگشت.

محسن 18 ساله بود که در عملیات والفجر مقدماتی در منطقه فکه، مفقودالاثر شد.

رجعت:

عید سال 78، در حالی که دگراندیشان هر روز بحرانی را به جمهوری اسلامی تحمیل میکردند، و کشور آبستن حوادث دیگری بود، عدهای از رزمندگان سابق و دلسوزان نظام، در پی گمشدگان خود در مناطق عملیاتی هشت سال دفاع مقدس در حال کند و کاو بودند.

در همین ایام شبی با شهدا به دعوا برمیخیزند که آی شهیدان به خون خفته، نظامی را که برایش جان داده بودید دارند میربایند. خود بیایید و نجاتش دهید. دیگر از دست ما کاری ساخته نیست.

چند روز بعد، پیکر تعدادی از شهدا در منطقه عملیاتی فکه پیدا شد. به فاصله چند روز، پیکرهای دیگری از از شهدا در مناطق دیگر توسط بچههای تفحص پیدا شد.

با این شهدا کاروانی راهاندازی شد و از مناطق عملیاتی به سوی تهران رفت. در تهران مقام معظم رهبری، بر پیکر این شهدا نماز خواند و کاروان شهدا برای زیارت امام علی بن موسی الرضا(ع) راهی دیار خراسان گردید.

این اولین کاروان شهدا بود که پس از گذر کردن از بسیاری از شهرها به زیارت امام رضا(ع) نایل شدند.

روز 18تیر، وقتی گوشهای از تهران عدهای دست به فتنه زدند، مرکب محبین حسین(ع) این زائران پاک رضا، با عطر و بوی حسینیشان باعث شد تا بوی فتنهشان در ملت اثری نگذارد و خیلی زود فتنه با حماسه مردم در 23 تیرماه خنثی شد.

شهید محسن پیروان، پس از سالها، در همین ایام به کازرون رجعت کرد و بر دستان مردم شهیدپرور کازرون در گلزار شهدای بهشت زهرای کازرون در کنار دوست عزیزش شهید کریم صفری به خاک سپرده شد.

 

281 1 7560000 10692000 359410 259 261 257 276 262 279 1 0`````````````````````` 5 False 1 1 285 282 True 1 False 0 0 0 0 -1 304800 243 3175 3175 70 True True True 278 134217728 1 2 -9999996.000000 -9999996.000000 8 Empty 16711680 52479 26367 13421772 16737792 13382502 16777215 Bluebird 22858575 22852950 (`@````````` 266 263 5 110183775 110178150 انجمنی...
ما را در سایت انجمنی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمدمهدی اسدزاده asadzade بازدید : 346 تاريخ : چهارشنبه 26 تير 1392 ساعت: 1:28

خبرنامه