انجمنی

ساخت وبلاگ
 

ایمان به سنگ
که سنگم
ایمان به درد

که از بس خورده ام من عین دردم

 

 

انتشار: شعر نو -

انجمنی...ادامه مطلب
ما را در سایت انجمنی دنبال می کنید

برچسب : شعر, , نویسنده : محمدمهدی اسدزاده asadzade بازدید : 604 تاريخ : جمعه 16 اسفند 1392 ساعت: 16:46

مسلمین به هوش باشند!

دیوار مسجد الاقصی فروریخت


 دیوار حائل در باب مغاربه در قدس اشغالی امروز به دلیل حفاریهای رژیم صهیونیستی بر روی منازل فلسطینی ها فرو ریخت.

ا ین روزها اخبار از گوشه و کنار جهان به خصوص جهان اسلام خبر از وقوع اتفاقتی میدهند که نشان دهنده حرکت های خزنده و ضداسلامی جدیدی است.

انجمنی...ادامه مطلب
ما را در سایت انجمنی دنبال می کنید

برچسب : تاریخ, سیاسی, دینی, نویسنده : محمدمهدی اسدزاده asadzade بازدید : 573 تاريخ : چهارشنبه 14 اسفند 1392 ساعت: 22:30

روز شنبه مورخ 3 اسفند 92، ظهر بود که مسیرم به حرم شاهچراغ(ع) افتاد. رفتم تا نماز ظهر را آن جا بخوانم. 

بعد از نماز در خلوت خودم در صحن پشتی ضریح (بالاسر) نشسته بودم و در فکر رفتم. در افکار خویش مشغول بودم که ناگاه سخن مردی میانسال مرا به خود آورد که می گفت: این جوریشو دیگه ندیده بودیم.

هر کس به طریقی به عبادت بنشیند
تا ذات طریقت به عبادت بشناسد


انتشار: شعر نو -


روز شنبه مورخ 3 اسفند 92، ظهر بود که مسیرم به حرم شاهچراغ(ع) افتاد. رفتم تا نماز ظهر را آن جا بخوانم. 

بعد از نماز در خلوت خودم در صحن پشتی ضریح (بالاسر) نشسته بودم و در فکر رفتم. در افکار خویش مشغول بودم که ناگاه سخن مردی میانسال مرا به خود آورد که می گفت: این جوریشو دیگه ندیده بودیم.

ابتدا گمان کردم که افکارم از دایره ذهن بیرون جسته و ایشان را تعجب برانگیخته است. اما مرد میانسال که تسبیح به دست با موهای جو گندمی و ریش از ته تراشیده در حال درآوردن کتش بود با پوزخندی دوباره همان جمله را تکرار کرد. نگاهش را که پیمودم متوجه مردی روستایی شدم که ساک ورزشی آبی رنگی را کنارش گذاشته بود و در حال خواندن نماز بود. اولش درست متوجه نشدم اما خیلی زود وقتی وقتی به رکوع رفت منظور مرد میانسال بغلیم را متوجه شدم.

مرد روستایی میانسال نمازش را آن چنان با عجله می خواند که هیچ کدام از ارکان و ترتیب نماز را رعایت نمی کرد. رکوعش در حد دست گذاشتن روی رانهایش بود. و سجده اش سرش نرسیده به مهر بدون این که حتی پاهایش را به درستی خم کند بر میداشت و هنور کمر راست نکرده دوباره همان. در بین نماز سرش را به هر سوی می چرخاند.

مرد میانسال کنار دستی ام گفت: آخر من نفهمیدم کجایش نماز بود کجا رکوعو کجا سجود.

در آن لحظه به یاد چیز خواصی افتادم. وقتی سر کلاس دینی می خواندیم که در نماز باید به گونه ای بایستی و قیامو رکوع و سجود را انجام بدهی که بگویند این دارد نماز می خواند. و من همیشه فکر می کردم مگر می شود که چنین نباشد.

در همین اوهام بودم که این اشعار جاری شد:

هر کس به طریقی به عبادت بنشیند
تا ذات طریقت به عبادت بشناسد
آن کس که طریقت به حقیقت بشناسد
در امر عبادت به حقیقت بنشیند
چون حق عبادت به حقیقت به در آرد
با ذات حقیقت به پیوند درآید
پس کل جهان زیر درآرد به نگاهی
دیگر کس و ناکس بشناسد به نگاهی
چون در نگهش نورز انوارخداییست
عالم شودش زیر ز الطاف الهیست


حرم شاهچراغ 3 اسفند92

انجمنی...
ما را در سایت انجمنی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمدمهدی اسدزاده asadzade بازدید : 594 تاريخ : دوشنبه 5 اسفند 1392 ساعت: 18:12

پیشوا آن چنان مورد وثوق و اعتماد بود که حتی نماینده وقت مجلس شورای ملی کازرون جزئی ترین مسایل را با وی مطرح می نمود و از ایشان کمک می خواست. طرح مسئله کاپیتالاسیون در مجلس از طریق طباطبایی -نماینده وقت کازرون در مجلس شورای ملی- به پیشوا گزارش می گردد و ایشان نیز سریعاً این خبر را به امام خمینی می رساند؛ امام خمینی نیز سریعاً عکس العمل نشان می دهد که این امر موجب تبعید ایشان از ایران گردید.

حاج علی اسدزاده در حال سخنرانی در میدان شهدای کازرون(روبروی درب اصلی مسجدنو (شهدای فعلی) - مرحوم حاج محمد معنویان نیز در زیر پای ایشان قابل مشاهده است.

انتشار: وِیژه نامه شهدای انقلاب اسلامی بهمن 92 - کازرون خبر -


شهرسبز سلمان فارسی، با داشتن سابقه ای بیش از 2500 سال، از دیرباز به عنوان شهری مقاوم و غیور و آزاده در تاریخ ایران جاودان بوده و خواهد ماند.

همچنین است افتخار این که روزبه بزرگ ایران، سلمان فارسی، از این دیار بود. کسی که در اوج آزادگی اسلام را اختیار نمود و در کنار رسول خاتم و جانشین بر حقش امیرالمومنین علی، ماند تا فرشته مرگ جانش را ستاند.
کازرون در تاریخ معاصر ایران از شهرهایی بوده که عزت و آزادگی و غیرت را از خود نشان داده است.
 از ایستادگی در مقابل نیروهای انگلیسی با فتوای مرجع عالیقدر آیت ا... سید عبدالحسین لاری و به فرماندهی رئیسعلی دلواری و سپس فرماندهی ناصر دیوان کازرونی تا ایستادگی در مقابل قانون کشف حجاب رضاخانی.
با سقوط رضاخان، کازرون نیز همپای سایر مردم ایران دریچه آزادی را به روی خویش باز دید و با تشکیل احزاب ملی، به نهضت ملی ایران پیوست و تا آخرین روز به دفاع از دولت ملی مصدق پرداخت تا در تاریخ ثبت گردد که مردم کازرون تا آخرین لحظه به نهضت ملی خویش پایبند بودند.
با سقوط مصدق، حرکت خزنده و آرام نیروهای مبارز و انقلابی متدین، به شکل جلسات سیرمطالعاتی در مساجد ادامه یافت تا انجمن امور دینی تاسیس شد و این نیروهای متدین، تحت پوشش این انجمن سازماندهی جدیدی را برای فعالیت های خویش بوجود آورند.
با رحلت آیت ا... بروجردی، مردم کازرون برای پیدا کردن مرجع تقلید خود دست به کار شدند. حضور علمای بزرگی چون سید احمد پیشوا، و سایرین در کازرون، نعمتی بود برای جویندگان حقیقت، تا با اعتمادی که به علمای دیار خود داشتند، کم کم به سوی تقلید از مرجع جوان زمان، آیت ا... العظمی امام خمینی،  گرایش پیدا کنند.
پیشوا، رئیس العلمای کازرون، که از علمای مورد اعتماد و بزرگ کازرون به شمار می رفت، از شاگردان بارز امام خمینی بود که از همان آغازین روزهای نهضت اسلامی به رهبری امام خمینی با امام خمینی بیعت نمود و مردم کازرون را به تبیعیت از ولی فقیه زمان ترغیب مینمود.  
پیشوا آن چنان مورد وثوق و اعتماد بود که حتی نماینده وقت مجلس شورای ملی کازرون جزئی ترین مسایل را با وی مطرح می نمود و از ایشان کمک می خواست. طرح مسئله کاپیتالاسیون در مجلس از طریق طباطبایی -نماینده وقت کازرون در مجلس شورای ملی- به پیشوا گزارش می گردد و ایشان نیز سریعاً این خبر را به امام خمینی می رساند؛ امام خمینی نیز سریعاً عکس العمل نشان می دهد که این امر موجب تبعید ایشان از ایران گردید.
15 خرداد 42، به محض انتشار خبر دستگیری امام خمینی و زندانی شدن شان، آیت ا... پیشوا برای حضور در جلسات حمایتی از امام خمینی راهی قم شد و مردم کازرون به تبع از ایشان بدون هیچ سازماندهی و عدم داشتن رهبری، خود بازار را تعطیل نموده و به صورت خودجوش به تحصن در امامزاده سید محمد نوربخش نمودند که با دخالت نیروهای شهربانی در وسط روز و مجروح شدن تنی چند، مردم متفرق شدند. کازرونیان در طول مدت زندانی بودن امام نیز به انواع مختلف به حمایت از نهضت امام خمینی می پرداختند. در همین ایام حضور مهندس رجبعلی طاهری و برگزاری جلسات بصیرتی در مساجد به خصوص مسجد حسینی برای عامه مردم و به خصوص اعضای انجمن امور دینی در درک صحیح مسئله بسیار کمک کرد.
ورود شهید حجت الاسلام شیخ عبدالرحیم دانشجو(دهقان) که از شاگردان امام خمینی به شمار می رود و حکم نمایندگی امام خمینی را در امور حسبیه و شرعیه داشت فصلی نو را در مبارزات مردم کازرون گشود.
با ورود شهید دانشجو به عنوان امام جماعت مسجد حسینی(امام حسین فعلی) و ظهور جوانی به نام غلامرضا باقری نژاد، مبارزات شکل و شیوه ای جدید یافت. این بار مبارزه به به صورت جلسات سیرمطالعاتی و تفهیمی و عقیدتی در گستره شهرستان های کازرون و نورآباد ممسنی دنبال می شد.
باقری نژاد که تمام وجودش را وقف مبارزه کرده بود در شهریور ماه 50 «در  آتشی که برفروخت سوخت».
شهادت مشکوک غلامرضا باقری نژاد نه تنها باعث سردی شاگردان و دوستانش نشد، بلکه آنان را روشنتر نمود که در این راه شهادت هم هست.
تبعید شهید محراب آیت ا... مدنی به نورآباد ممسنی که از حوزه های فعالیتی مبارزان کازرونی به شمار میرفت، حال و هوا جدیدی به انقلابیون مسلمان داد و حضور و جلسات مداوم با آن شهید در طول کمتر از یک سال تبعید آیت ا... مدنی، شور و هیجان و نشاط دیگری را به جوانان انقلابی کازرون و شهرهای اطراف و حتی شیراز بوجود آورد.
پایان تبعید شهید مدنی از ممسنی، سال های منتهی به انقلاب بود. جوانانی که در طول یک سال، از منبع روحانی و معنوی شهید مدنی تغذیه شده بودند، حالا بر  سرعت حرکت های انقلابی خود می افزودند. حضور شهید دانشجو به عنوان پدر معنوی انقلاب در کازرون، آنان را دل گرم تر می ساخت.
مرگ مشکوک دکتر علی شریعتی در خرداد 56، آغاز حرکت های انقلابیِ خواص انقلابی بود. مراسم ختم دکتر علی شریعتی در مسجد نو شیراز به همت گروه مهندس طاهری و آیت ا... پیشوا و حضور نیروهای انقلابی کازرون، نوید روزهای جدیدی را می داد که باید منتظرش می بودند.
حضور آیت ا... ایمانی و آیت ا... بنیادی به عنوان سخنرانان انقلابی در کازرون شور بیشتری را به انقلابیون می داند.
اما نقطه عطف انقلاب، شهادت مشکوک آیت ا... العظمی حاج سید مصطفی خمینی بود. مسئله ای که خود امام آن را از الطاف خفیه الهی می داند.
زمانی که خبر شهادت حاج آقا مصطفی به کازرون رسید، جلسه ای در منزل مرحوم حاج محمد معنویان-از بازاریان معتمد که همواره در طول سالیان به اشکال مختلف به حمایت از انقلابیون می پرداخت-تشکیل می شود.
شهید دانشجو که آن شب تازه از سفر برگشته بود، سریعاً با نیروهای انقلابی تماس می گیرد و وقتی در جریان امر قرار می گیرد، خود به عنوان صاحب عزا در مراسم ختم حاج آقا مصطفی شرکت می کند و مسئولیت آن را می پذیرد.
چهل روز بعد، مراسم اربعین حاج آقا مصطفی با همکاری آیت ا... ایمانی و شهید دانشجو و حضور پر شور مردم در مسجد نو(شهدای فعلی) برگزار گردید.
مراسم چهلم حاج آقا مصطفی، در قم به درگیری و شهادت عده ای منجر می گردد. چهلم شهدای قم در تبریز به درگیری می انجامد و عده ای در قم و تبریز به خاک و خون کشیده می شوند. در چهلم شهدای قم و تبریز، جهرم نیز شهدایی را تقدیم می نماید. اردیبهشت 57، مراسم شهدای شهرهای مختلف از جمله جهرم در کازرون با سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین محمدعلی انصاری به راهپیمایی باشکوهی علیه رژیم مبدل میگردد. این راهپیمایی به خیابان های اطراف کشیده می شود. در همین اثنا، گلوله ای شلیک می شود و سینه منصور محسن پور را که در جلو راهپیمایان قرار داشت می شکافد. محسن پور غرقه در خون بر آسفالت خیابان به رقص خون می نشیند. یاران پیکرش را بر روی دربی که توسط درب سازی درون آن خیابان ساخته شده بود، قرار داده و به سمت امام زاده سید محمد نوربخش حرکت می کنند. شهید دانشجو، بر پیکر محسن پور نماز میخواند و پس از تدفین، سخنرانی پر شوری را ایراد می نماید.  
و این آغازی است بر شعله های انقلابی مردم کازرون، تا کازرون را در کنار10 شهر دیگر من جمله شیراز و جهرم به عنوان یکی از یازده شهری شود که رژیم طاغوت آن را حکومت نظامی  اعلام می کند...

انجمنی...
ما را در سایت انجمنی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمدمهدی اسدزاده asadzade بازدید : 563 تاريخ : سه شنبه 29 بهمن 1392 ساعت: 21:50

آیت ا... محلاتی، از علما و بزرگان فارس است که جایگاه اجتهاد وی مسلم بود.


انتشار: وِیژه نامه شهدای انقلاب اسلامی شهرسبز بهمن 92 -


آیت ا... محلاتی، از علما و بزرگان فارس است که جایگاه اجتهاد وی مسلم بود.

آن عالم فرزانه، که خود از اساتید مسلم و مبرز حوزه های علمیه بود، پس از تحصیل در قم و نجف وارد فارس شد و در شیراز سکنی گرفت.
با شروع نهضت امام خمینی، هر جایی که می شد به حمایت علنی و رسمی از نهضت اسلامی به رهبری امام خمینی و اعلام مرجعیت امام خمینی می پرداخت.
در قضیه 15 خرداد 42، وی در کنار سایر علمای بزرگ فارس همچون آیت ا... سید عبدالحسین دستغیب و آیت ا... ملک حسینی طی تلگراف هایی آزادی امام خمینی از زندان را خواستار شدند.
با تبعید حضرت امام خمینی به ترکیه و سپس نجف، وی در کنار سایر علما، فعالیت های مبارزاتی خود را ادامه داد.
از جمله فعالیت های بسیار شاخصی که از سوی علمای فارس صورت گرفت، مراسمی بود که برای بزرگداشت شخصیت مرجع گرانقدر شیعه آیت ا... حکیم، در مسجد نو(شهدای فعلی )شیراز  برگزار شد. این مراسم که با حضور علما، بزرگان و آحاد مردم فارس به خصوص مردم شیراز برگزار گردید، پس از سخنرانی بسیار زیبا و مستدل آیت ا... پیشوا در بیان جایگاه و شخصیت امام خمینی و همچنین اعلام مرجعیت امام خمینی، طی بیانیه ای که از سوی علمای بزرگ فارس تنظیم و امضا گردید، برای اولین بار مرجعیت امام خمینی به شکلی رسمی و علنی از سوی علمای فارس مورد تایید قرار گرفت و از همه خواسته شد تا از امام خمینی تقلید نمایند. از جمله تنظیم کنندگان و امضاکنندگان نامه، که نقش بسیار مهمی در این میان داشت، آیت ا... محلاتی بود.
آیت ا... سید علی اصغر دستغیب در مورد ایشان می فرمایند:: برخی می‌گفتند آیت‌الله محلاتی نباید از نجف باز می‌گشت و تعابیری مانند نهنگ در آب حوض را بیان می‌کردند اما بازگشت به شیراز و توفیقاتی که نصیب ایشان شد از نظر مسائل اجتماعی نشان داد که این انتخاب درست بوده و این الگویی برای علما است که هیچ‌گاه وظیفه تعلیم و هدایت عامه مردم را فراموش نکنند.

انجمنی...
ما را در سایت انجمنی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمدمهدی اسدزاده asadzade بازدید : 596 تاريخ : سه شنبه 29 بهمن 1392 ساعت: 21:43

درد عجیبی دارم

انگار مرده بودم



انتشار: شعرنو -



درد عجیبی دارم
انگار مرده بودم
در واپسین نگاهم
آن یار دیدم اما
با رعد رفت و پایان
اما نیافت یادش
در چرخش زمانه
بر پشت گرد گردون
یادش نشست بر جان
مژگان به اشک چشمم
تر کرد و رفتم از یاد
یادش بخیر از یار
آن یار بید مجنون
در بیشه ضلالت

انجمنی...
ما را در سایت انجمنی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمدمهدی اسدزاده asadzade بازدید : 588 تاريخ : سه شنبه 29 بهمن 1392 ساعت: 21:8

چه آن کودک باشی و نیاز به هم بازی. چه پیرمرد باشی و نیاز به تکیه گاه. چه جوان باشی و نیاز به همسر و ... می بینی. خدا همه را برای هم ساخته است.

انتشار: داستانک -



هنوز جوان ننشسته بود که پیرمردی از پشت دست هایش را بر شانه های جوان تکیه داد و نشست.
جوان او را نگریست تا شاید او را به خاطر آورد. سلام گرم پیرمرد آشنا بود. لبخندی بر چهره که او را زیر آن ریش تمام سفید بلندش زیباتر می نمود.
-جوان چرا متحیری؟
-هیچ.
- حرفت را بزن. تا جواب بگیری. تا مرد سخن نگفته باشد/ عیب و هنرش نهفته باشد
-از این حرکت شما تعجب کردم. که این گونه بر من تکیه کردی.
پیرمرد دستانش را دراز کرد و کودکی را به جوان نشان داد.
-ببین. آن کودک چرا از کول آن مرد بالا می رود. مگر آن مرد را می شناسد.
جوان به خاطر اورد که 10 سال پیش، وقتی کودکی خردسال بود، در همین مسجد، چقدر با این مرد شوخی و بازی می کرد.
و تازه یادش امد که کو به کو نمی رسه اما ادم به آدم می رسد.
پس لبخند گرمش را هدیه پیرمرد داد. عذرخواهی کرد و دستان پیرمرد را بوسید.
پیرمرد گفت: جوان. انسان ها به هم محتاجند. چه آن کودک باشی و نیاز به هم بازی. چه پیرمرد باشی و نیاز به تکیه گاه. چه جوان باشی و نیاز به همسر و ... می بینی. خدا همه را برای هم ساخته است. چه زیبا گفت فردوسی:
بنی آدم اعضای یکدیگرند
که در آفرینش ز یک پیکرند

انجمنی...
ما را در سایت انجمنی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمدمهدی اسدزاده asadzade بازدید : 609 تاريخ : سه شنبه 29 بهمن 1392 ساعت: 20:54

با تدبیر امام عظیم الشان و پدر ایران اسلامی مان، این اختلاف دیدگاه در یک تاریخ که پیشتر از آن به عنوان تهدیدی برای وحدت امت اسلامی یاد می شد، به فرصتی برای وحدت امت اسلامی تبدیل گردید.


انتشار: هفته نامه شهرسبز شماره 254به تاریخ 24دی 92- گلشن راز -نگاه فارس -عروج -


اختلاف یک هفته ای تاریخ میلاد پیامبر اعظم(ص)، بین علمای امت اسلام، زمینه ای را بوجود آورده بود، که در طول قرون متمادی باعث برخی درگیری ها بین امت می شد. اما با تدبیر امام عظیم الشان و پدر ایران اسلامی مان، این اختلاف دیدگاه در یک تاریخ که پیشتر از آن به عنوان تهدیدی برای وحدت امت اسلامی یاد می شد، به فرصتی برای وحدت امت اسلامی تبدیل نمود. از این رهگذر امام سفر کرده مان، این هفته را هفته وحدت امت اسلامی نام نهاد که با سرعتی شگفت انگیز مورد حمایت قاطبه امت اسلامی قرار گرفت.
این امر باعث شد تا علمای اسلام که از ده ها قبل، با ظهور سید جمال الدین اسدآبادی، به سمت وحدت و تقریب بین مذاهب و فرق امت اسلامی گرایش پیدا کرده بودند بیش از پیش با داشتن این فرصت به سوی وحدت و یگانگی امت اسلامی به خصوص در رویارویی با جبهه استکباری و صهیونیستی ،گام بردارند.
بسیار ارزنده دیدیم که برخی از این بزرگان تقریب امت اسلامی را  معرفی کنیم حتی اگر شده با ذکر نام:
سید جمال الدین اسدآبادی،

محمد عبده(جمعية التقريب بين الاديان والمذاهب)

سعد زغلول(از رهبران انقلاب 1919مصر)

شیخ محمود شلتوت(مفتی عام الازهر و از علمای برجسته اهل سنت که نقش بسیار مهمی را همراه با امام کاشف الغطاء و ایت الله بروجردی در تقریب مذاهب اسلامی برداشت.)

شیخ طنطاوی(شیخ الازهر مصر که درهای الازهر را به روی شیعیان گشود و از علمای برجسته اهل سنت)؛


علامه شرف الدین (رهبر شیعیان لبنان و رهبر انقلاب استقلال لبنان، در زیر عکس اولین نمازجماعت به امامت یک عالم شیعی یعنی علامه شرف الدین را در مسجد الحرام می بینید که تمام مسلمین اعم از شیعه و سنی و صوفی به ایشان اقتدا کردند. این نماز در سال 1340 هجری قمری اقامه گردید)،

امام کاشف الغطاء (رهبر شیعیان جهان و رهبر انقلاب استقلال عراق)،

امام خمینی (پدر ایران اسلامی و بنیانگزار جمهوری اسلامی ایران)

امام موسی صدر (رهبر مفقود شده شیعیان و مردم لبنان)،


شهید حسن البناء(موسس اخوان المسلمین مصر)،

شهید سید قطب (از علمای تراز اول اهل سنت و احیاگر قرآن در قرن معاصر و از رهبران شهید اخوان المسلمین مصر)،

شهید حجت الاسلام میرزا کوچک خان جنگلی(رهبر انقلاب جنگل و موسس اتحاد اسلام)،

میرازی شیرازی اول( صادر کننده حکم تحریم تنباکو) ،

محمد اقبال لاهوری(از رهبران انقلابی پاکستان)،

آیت الله بروجردی(مرجع علی الاطلاق شیعیان جهان)،

آیت الله سید ابوالقاسم کاشانی(از رهبران نهضت ملی و اولین ارائه دهنده تز کنفرانس تقریب علمای اسلام)،

شهید حجت الاسلام سید مجتبی نواب صفوی(رهبر فداییان اسلام)،

شهید دکتر مصطفی چمران(سردار رشید اسلام)،

حجت الاسلام سید حسن نصرا...(دبیرکل فعلی حزب ا... لبنان و امام المقاومه الاسلامیه)،

شیخ محمد امین الحسینی(اولین رهبر مقاومت اسلامی فلسطین)،

شهید شیخ احمد یاسین(شیخ المجاهدین، رهبر معنوی مقاومت اسلامی فلسطین)

و حضرت امام سید علی خامنه ای(ولی امر مسلمین و رهبر جمهوری اسلامی ایران)

و ....
این اتخاد باعث گردید تا روحیه استقامت و مقاومت در میان قاطبه امت اسلامی در برابر جبهه استکباری و صهیونیستی گردید. به همین دلیل صهیونیسم و استکبار جهانی و استعمارگران امپریالیست درصدد تخریب چهره این افراد و گروه ها و احزابی شدند که برای وحدت امت برخاسته بودند. جنگ سوریه، نمودی عینی از اختلاف افکنی بین امت از طریق جبهه صهیونیستی اسلام یعنی سلفیون تکفیری و وهابیون سعودی است.
جمهوری اسلامی علی رغم تمام موضع گیری های برخی از جریانات اسلامی اصیل همچون اخوان المسلمین، از آن جا که به دنبال وحدت بین امت به عنوان راهبرد اصلی انقلاب و امام و رهبری و مردم می باشد، با دعوت از سران این جریانات، به دنبال احیای وحدت بوده و هست. انان که این وحدت را شکستند، به خیال این که ایران می شکند، دیدند که خود شکستند. آری، ایران و ایرانی، پیرو علی و حسین،

انجمنی...
ما را در سایت انجمنی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمدمهدی اسدزاده asadzade بازدید : 558 تاريخ : چهارشنبه 25 دی 1392 ساعت: 17:44

پس از انتشار یادداشت «اشتغال جوانان و راهکار مجلسیان» یکی از خوانندگان به نام عبدالله پارسی تکمله ای برای آن ارسال فرمودند که عیناً درج می گردد.

انتشار: هفته نامه شهرسبز شماره 251 مورخ 26 آذر 92 - عصر کازرون - مناظره و گفتگو - برق نیوز


درآمدی بر اشتغالجوانان و راهکار مجلسیان

عبدا... پارسی

هفته پیش مطلبیتحت عنوان «اشتغال جوانان و راهکار مجلسیان» در هفته نامه شهرسبز منتشر گردید.نکاتی به ذهنم رسید که لازم می دانم در تکمیل آن مطلب بیان کنم.

دولت جدید در حالیسکان اجرایی کشور را در دست گرفته است که متاسفانه دولت های قبلی درباره اشتغال وزیرساخت های آن برای نسل به «اشتغال رسیده» به آن صورت که باید کاری نکرده اند وبیشتر به حل و فصل مشکلات و معضلات در «زمان حال» خود می پرداختند. البته اینمسئله را نیز نباید نادید گرفت که هر دولت بنابه زمان خودش به مشلات عدیده وپیچیده ای روبرو بوده است که شاید امکان فکر کردن درباره مسایل آینده را از او میگرفته است. به عنوان مثال در دوران جناب آیت ا... هاشمی رفسنجانی در حالی سکان دارقوه اجرایی کشور می گردد که به دلیل جنگ خرابی های زیادی به وجود آمد و حتی برخیاز شهرها مثل هویزه با خاک یکسان گردیده بود. چیزی که خود این مسئول در خطبه هاینمازجمعه سال 72، یعنی پس از 4 سال یک دوره- که تمام همت و وقت و سرمایه و ...کشور را صرف سازندگی نمود چنین بیان می دارد که اگر با همین سرعت سرعتی که در تمام تاریخ ایران اگر نگوییم بی سابقهحداقل کم سابقه بود- به پیش برویم 50 سال دیگر به روز اول جنگ خواهیم رسید. خب اینمسئله خیلی مهمی است که دولت ها و مجالس را درگیر کرده بود.

در این میان مجالسو دولت ها این کار را بر دوش دولت بعدی واگذاشته و رفته اند.

و این در حالی استکه در حال حاضر نه تنها متولدین سال های 63 و 64 و 65 که سالهای اوج جمعیت هستند بهاشتغال رسیده اند و اکثراً بیکار هستند که متولدین سالهای بعدی هم اضافه شده اند وهر چه بیشتر بگذرد بر این بحران اشتغال افزوده خواهد شد. و مسلماً این امر سبب خواهدشد که کار برای دولت هم سخت تر گردد. پس مجلس و دولت باید به سرعت برای حل بحراندست به کار گردید و برای حل آن هم باید راهکارهای کوتاه مدت، میان مدت و دراز مدتیرا ارائه دهند. تا نه تنها در دوران فعلی شعله های آتش زیر خاکستر را کم کنند بلکهدر اینده بتوانند این آتش را کاملاً نمایند در غیر این صورت بایستی منتظر انفجار وآتش همه گیر باشند که آن زمان دیگر کار از کار گذشته است و کسی نمی تواند جلوی آنرا بگیرد.

در دو دولت گذشتهو مجالس هفتم به این سوی مسئله خصوصی سازی برای حل این مشکل در دستور کار قرارگرفت. زیرا دولت و بودجه های آن را محدود می دانستند و نمی توانست که متقبل سیلجمعیت گردد. اما باید به این مسئله توجه کرد که جوانان به اشتغال رسیده بیکار چندمشکل اساسی داشته و دارند. اول این که در دوران تحصیل چه در دوران دانش آموزی و چهدر دوران دانشگاه به آن ها آموزش داده نشده است که چگونه برای خود اشتغال زاییکنند در حالی که خصوصی سازی مستلزم ان است که ابتدا به ساکن اموزش های لازم برایاشتغال فردی داده شود و برای آن به اصطلاح فرهنگ سازی گردد. مسئله ای که شایدبتوان گفت تنها در دوران اول اصلاحات جناب «دکتر مظفر» وزیر آموزش و پرورش وقت باایجاد دروس پرورشی در دبیرستان ها اقداماتی را انجام داد که متاسفانه پس از ایشاندنبال نشد. از دیگر مشکلاتی که نسل جدید با آن دست و پنجه نرم می کند آن است کهدرست برای همین نسل آغاز دوران فرهنگی جدیدی بود که عمده این نسل کار کردن دردوران تعطیلی مدارس بنابه دلایلی سرباز می زدند. این امر نه تنها از سوی خود ایننسل در دوران کودکی و نوجوانی و جوانی بلکه از سوی خانواده و جامعه نیز امری مثبتتلقی می گردید. این امر سبب شد تا فراگیری کار در محیط کار - که برای نسل های قبلموجب فراگیری فن و هنر و گاه کار و اشتغال اینده آنان را رقم می زد- دیگر نباشد.که این مسئله برای قشر متوسط جامعه که اکثریت جامعه را تشکیل می دادند و می دهندبیش از دیگران رویت شد. مسایلی از این دست، بسیارند که باعث شده است که نسل فعلیدستش جلوی دولت برای کار دولتی دراز باشد و از سوی دیگر دولت به سمت کوچک شدنافراطی پیش می رود.

اکنون دولتی بر سرکار آمده است که شعارش تدبیر و امید بود و با توجه به دوران تبلیغات این مسئله رابارها مطرح کرده بود. اما اکنون پس از گذشت 100 روزی که خودش قول داده بود تامشکلات را حل نمایند هنوز کاری از پیش نبرده است. جالب این است که جناب دکترروحانی که «سرهنگ نیستند و حقوق دان هستند» و از ابتدای انقلاب تا کنون در مسئولیتهای بالای کشوری همچون شورای عالی امنیت ملی و مجمع تشخیص مصلحت نظام، که تماممسایل و مشکلات کشور را بررسی می کنند وقتی به ریاست جمهوری رسیدند امیدی را در دلمردم این دیار رقم زدند. جناب دکتر روحانی باید توجه کنند که این امید نه برایآزادی های مسخره عده ای قلیل در شمال تهران بلکه امید برای حل مشکلات اقتصادی ومعیشتی و اشتغالی و ... در دل مردم شهرستان هاست. اگر پیش از رسیدن به ریاستجمهوری از این مشکلات خبر نداشتند که وااسفا که بالاترین مجامع کشور که باید مسایلو مشکلات کشور را حل کنند از مسایل و مشکلات چه از نظر قانونی و چه از نظر اجراییو هم درد مردم خبر ندارند. و اگر خبر داشتند مردم منتظر بودند که در گزارش 100روزه به جای این صحبت های صد من یک غاز که تقریبا همه مردم از آن خبر داشتند،حداقل به ارائه برنامه برای حل آنان بپردازد نه این که دوباره همچون دوران تبلیغاتریاست جمهوری به نقد دولت گذشته و ارائه گزارش از وضعیت فعلی و بدون هیچ برنامه ایبرای حل آنان اقدام نمایند.

لازم به ذکر استکه دولت باید بداند که اولین و مهمترین مسئله فعلی کشور مشکل اشتغال است نه هیچچیز دیگری. و تا این مشکل حل نگردد بقیه مشکلات هم حل نخواهد شد. نه فقر، نه فساد،نه فحشا، نه آزادی و ..... زیرا تا جوانان شغلی نداشته باشند، پولی هم بالتبعنخواهند داشت، و عدم وجود ان باعث وجود فسادها و خلاف هایی در جامعه خواهد خواهدشد که از جمله آن به تعویق افتادن ازدواج است که باعث وجود فسادهای گوناگون در سطحجامعه خواهد شد.

نکته دیگر این کهنسل جوان به اشتغال رسیده اکنون متولدین سال های 62 تا 72  را شامل می گردد و این امر کار دولت را بسیارسخت کرده است. و نکته دیگر قابل تامل هم آن که این جوانان عمدتاً تحصیلاتشانکارشناسی به بالاست.

هر چند از اواخردولت قبل فنی حرفه ای و آموزش های اشتغال زایی و خود اشتغالی اوج گرفت اما بنابهبسیاری از دلایلی از جمله چشم به کار دولتی داشتن، هزینه بالای این کلاس ها، عدمتوان مالی مناسب برای راه انداختن شغل مناسب، کاذب بودن بسیاری از موارد و ....باعث شده است تا بسیاری یا به این کلاس ها نروند یا آن که به اشتغال زایی بعد ازآن اقدام نکنند.

تمام این موارد درحالی است که نسل جوان با رقبای سرسختی هم روبروست که بازنشستگان و چند شغله ها ازآن جمله اند.

پیشنهادی که بهدولت و مجلس می گردد این است که در ابتدا به ساکن از بازنشستگان به هیچ وجهاستفاده نگردد و از مراتب مدیریتی و مشاوره ای را بر اساس سابقه و کیفیت کار  رتبه بندی نمایند. و به جای بازنشستگان ازنیروهای آماده به کار جوان استفاده شود.

در مرحله بعدشاغلینی که چند شغله هستند به خصوص اگر مشاغل آزاد دارند را به همان کار آزاد ازدستگاه های دولتی اخراج نموده و به جای آنان از نیروهای جوان استفاده گردد تا آنجا که هیچ چند شغله ای در دستگاه های دولتی نباشد.

همچنین تا آن جاکه ممکن است از ورود بانوان جزء آنها که واقعاً محتاجند یا واقعاً به حضور آن هانیاز است آن هم صرفاً در جایگاه های زنانه استفاده نگردد.

این تنها برنامهکوتاه مدتی باشد که بتوان در مدت زمان کوتاه به مسئله اشتغال و فساد خاتمه داد. درادامه دولت بایستی برای نسل های اتی که اکنون در دانشگاه و مدارس سیر می کنندبتواند با آموزش های مناسب و راه گشا و کارامد از سویی و از سوی دیگر با ایجادزیرساخت های مناسب برای اشتغال آنان و کسانی که احیاناً در برنامه کوتاه مدتنتوانسته اند به کاری دست یابند بتوانند در آینده به کار مناسب و مورد علاقه خوددست یابند.

این برنامه ها میبایست به شکل برنامه های میان مدت و دراز مدت ادامه یابد.

اموزش و تربیتمهمترین و اصلی ترین راهکار کوتاه مدت، میان مدت و دراز مدتی است که مجلس و دولتبایستی آن را برنامه ریزی نمایند.

نکته دیگری که در پایانلازم است یادآوری گردد آن است که نباید به بهانه خصوصی سازی سرمایه های دولتی راچونان دو دولت گذشته بر باد داد. بلکه باید با نگاه داشتن و افزودن سرمایه های ملیو دولتی کوشید و در کنار آن به بخش خصوصی اهمیت داد.

و نکته آخر این کهمی توان چونان دولت های دیگر، سرریز جمعیتی متخصص کشور را در کشورهای دیگر بهاشتغال واداشت که این امر به مناسبات دولت، به خصوص وزارت امور خارجه برمیگردد کهاین روزها، بیش از بقیه وزارت خانه ها فعال گشته است. این وزارت خانه می تواند باتعامل سازنده با کشورهای دیگر به خصوص کشورهای جهان سوم و در حال پیشرفت نه تنهابرای نیروهای جوان کشور کاریابی انجام دهد بلکه قدرت سیاسی و فرهنگی و اقتصادیجمهوری اسلامی را از این طریق بسیار بالا ببرد. البته باید توجه داشت که منظوراستعمار یا استمار و استثمار کشورهای عقب مانده یا در حال توسعه نیست. بلکه منظورکمک کردن به آن ها برای پیشرفت کردن است. این که فرهنگ ها و تمدن ها با یکدیگر درحال نبرد فرهنگی و عقیدتی هستند نیز مسئله بسیار مهمی است که بایستی مورد نظر قراربگیرد.

انجمنی...
ما را در سایت انجمنی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمدمهدی اسدزاده asadzade بازدید : 563 تاريخ : پنجشنبه 28 آذر 1392 ساعت: 10:23

در پایان ذکر چند نکتهرا لازم می دانم که امیدوارم مسئولین به آن پاسخ دهند: چرا به جای این که جوانان حتیبه صورت پاره وقت و حق الزحمه ای به کار گرفته شوند از نیروهای بازنشسته استفاده میگردد؟ آیا نسل به اشتغال رسیده توانایی بر عهده گرفتن این مسئولیت ها را ندارد؟ ایندر حالی است که سازمان بسیج مستضعفین به پرورش نیروهای جوانی -دارای گرایشهای مختلففکری و سیاسی- برای پست های مدیریتی اقدام کرده است. چرا جوانان باید بیکار باشند وبازنشستگان همچنان سر کار؟ چرا تکلیف چند شغله ها مشخص نمی شود؟


انتشار: هفته نامه شهرسبز شماره 250 مورخ 19 اذر 92 - سایت خبری تحلیلی نوبت شما - سایت خبری تحلیلی حرف تو -نبض سحر - عصر کازرون - برق نیوز - سلام نو -خیبر آنلاین - اول نیوز - خبر پو - ثامن - بی باک - گلشن راز - پایگاه دانشجویان انقلابی -مناظره و گفتگو - عروج -خبرامروز -


چند هفته پیش با پدرمبه جایی رفته بودم. یکی از معلمان بازنشسته را دیدیم. پدرم پس از احوال پرسی جویایحال و احوالش شد. آن معلم بازنشسته برای پدرم نقل کرد که بله آموزش و پرورش ما را خواستهاست و من هم باز به تدریس در مدارس مشغولم. شما هم اگر بخواهید براحتی هر چه تمام ترمیتوانید تدریس بگیرید. پدرم از وضعیت پسر جوان و تحصیلکرده آن معلم سئوال کرد. و اوچنین پاسخ داد که پسرم بیکار است و شروع کرد نالیدن از این که چرا پسرم بیکار است!!!!

بنده خدا شاید نمیدانست که شغل پسرش و هزاران نفر چونان فرزند خود را غصب کرده است. اگر او و سایر بازنشستگاندر خانه بنشینند آنقدر فضای کاری در مملکت خالی می گردد که دولت ها مجبور شوند از نیروهایجوان متخصص چونان فرزند او استفاده کنند.

در هفته گذشته،رسانه های کازرونی، خبری تحت عنوان «راه اندازی کلینیک دندان پزشکی فرهنگیان» رامنتشر کردند. در متن این خبر سخنی را از زبان مدیریت آموزش و پرورش کازورن میخوانیمکه انگاری با تمام افتخار آن را بیان می کند:«با کمبود نیروی انسانی در مقطع ابتداییمواجه بودیم، که با بکارگیری مجدد تعدادی از نیروهای بازنشسته توانستیم این کمبود راجبران کنیم.»

سئوال این جاست کهآیا این مقام مسئول از معضل اشتغال و بیکاری جونان در جامعه خبر ندارد؟ پس چگونه بهاین امر که بازنشستگان این اداره را به کار مجدد دعوت کرده است افتخار می کند و آنرا به این صورت بیان می دارد؟( البته صرفاً مقطع ابتدایی هم نبوده است.) آیا نسل جوانیکه وجود دارد از نظر علمی کمتر از نسل بازنشسته است؟

جناب آقای مسئول میتوانستند همچون سالیان گذشته این امر را با گرفتن نیروهای حق التدریس حل کنند. نیروهایجوانی که امروز همه شان دکترا، کارشناسی ارشد و کارشناسی دارند، در هر رشته ای که بخواهنددر این شهر به وفور یافت می شود. اما خب وقتی مسئولی این قدر نمی خواهد به فکر جواناندیارش باشد از دیگران چه انتظاری می رود؟ و یا این که نیروهای جوانی را که پرورش یافتههمین آموزش و پرورشند را در حدی نمی یابند که بتوانند نسل های بعدی را تربیت کنند؟

متاسفانه جامعه مابا این معضل شدید بیکاری روبروست.

آیا همین مقدار حقوقیکه می خواهند بدهند را نمی توانستند به یک جوان بدهند؟ و یا این که جوانان کلاً نبایستیاز این موهبت برخوردار گردند؟ یا این که در بین جوانان کسی که بتواند نسل آینده راتربیت کند یافت نمی گردد یعنی قحط الرجال است بین نسل جوان. که اگر این گونه باشهباید یقه همان معلمان را گرفت چرا که آنان خود عامل تربیت این نسل بودند و از سویدیگر باید فاتحه این جامعه را خواند. و باز می گردیم به گفتمان معلمی که پرچمی بوداز پرچم های انقلاب-مرحوم دکتر علی شریعتی- که: پدر مادر ما متهمیم!!!!

در همین چند روز اخیربرای چندصدمین بار در طول چند سال گذشته به اداره کل آموزش و پرورش استان مراجعه کردمو در قسمت استخدامی این اداره کل در مورد نحوه ورود به این ارگان جویا شدم. یکی ازکارمندان این بخش در جواب بنده میگوید که تنها راه ورود به این ارگان دانشگاه فرهنگیاناست و ادامه میدهد که ما 6 سال است که نیروی حق التدریس نمی گیریم.

حال چند سئوال پیشمی آید. اول این که آیا این معلمان بازنشسته به چه شکلی هم اکنون در حال تدریس می باشند؟آیا حق التدریس نیستند؟ (یعنی این که به ازای تدریس شان حقوق می گیریند) مسئله بعدیکه بخش استخدامی این اداره کل بیان می دارد این است که در سال گذشته ما تمام نیروهایحق التدریس را استخدام رسمی کرده ایم. پس چگونه می شود که امروز نیز دولت اعلام میدارد که نیروهای حق التدریس را استخدام رسمی می کنیم؟ پس معلوم می گردد که کسانی بهصورت حق التدریس در این اداره مشغول شده اند که البته معلوم نیست این افراد چگونه واردشده اند؟

اما مسئله اشتغال تنهابه آموزش و پرورش برنمی گردد. بلکه در سایر ارگان ها و ادارات هم متداول است.

بگزارید به درد بالاتریکه متاسفانه نمایندگان مجلس به آن دچار شده اند که یا از روی علم یا جهل نسبت به اطرافشان می باشد. و آن این که در طول یک هفته اخیر مسئله ای در مجلس مورد بحث قرار گرفتکه متاسفانه رای نیاورد. روزنامه اطلاعات در روز سه شنبه 12 آذر ماه گزارش این طرحرا چنین می نویسد:«طرح دو فوریتی ممنوعیت به‌کارگیری بازنشستگان در مشاغل اجرایی وستادی، در جلسه علنی دیروز مجلس شورای اسلامی مورد بحث قرار گرفت و در پی رد درخواستحذف دو فوریت آن،‌ کلیات این طرح به تصویب نرسید. مخالفان، تصویب این طرح را موجب ایجاداختلال در روند کارهای دولتی دانستند و محمدباقر نوبخت معاون برنامه‌ریزی و نظارت راهبردیرئیس جمهوری، اظهار داشت: نمایندگان فکر می‌کنند که دولت با استخدام نیروهای بازنشسته،می‌خواهد خود را از نعمت جوانان محروم کند که به هیچ وجه چنین نیست. وی افزود: مجموعنیروهای بازنشسته شاغل در دولت ۲۵ هزار نفرند، اما قرار نیست همه آنها بمانند، بلکهدر آینده نیروهای جوان جایگزین آنان خواهند شد.» سخنان دکتر لاریجانی-ریاست مجلس شورایاسلامی هم پس از رای گیری در خور توجه است که روزنامه اطلاعات روز سه شنبه 12 آذر آنرا چنین آورده است:«دولت، باید به دغدغه‌های نمایندگان توجه کند، زیرا دغدغه درستیاست، ولی احساس نمایندگان آن است که افرادی که از جریان‌های مختلف در کشور حضور دارند،توان کافی برای کارکردن دارند، ولی به کار گرفته نمی‌شوند، زیرا سن وزیر بالاست و ازرفقای مسن استفاده می‌کند. وی افزود: به این دغدغه احترام بگذارید و این اشکال را رفعکنید، زیرا نمایندگان به خاطر شرایط کشور به این طرح رأی ندادند، ولی دغدغه‌شان شریفاست.»

متاسفانه در طول یکهفته اخیر بنده شخصاً چندین بار با تلفن همراه جناب دکتر محمدصادقی-نماینده مردم کازروندر مجلس شورای اسلامی- تماس گرفتم تا مسئله را پیگیری نمایم، اما موفق نشدم.

در پایان ذکر چند نکتهرا لازم می دانم که امیدوارم مسئولین به آن پاسخ دهند: چرا به جای این که جوانان حتیبه صورت پاره وقت و حق الزحمه ای به کار گرفته شوند از نیروهای بازنشسته استفاده میگردد؟ آیا نسل به اشتغال رسیده توانایی بر عهده گرفتن این مسئولیت ها را ندارد؟ ایندر حالی است که سازمان بسیج مستضعفین به پرورش نیروهای جوانی -دارای گرایشهای مختلففکری و سیاسی- برای پست های مدیریتی اقدام کرده است. چرا جوانان باید بیکار باشند وبازنشستگان همچنان سر کار؟ چرا تکلیف چند شغله ها مشخص نمی شود؟

 

انجمنی...
ما را در سایت انجمنی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمدمهدی اسدزاده asadzade بازدید : 448 تاريخ : سه شنبه 19 آذر 1392 ساعت: 13:57

خبرنامه